• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات معاد جسماني

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نقدي بر گزارشي انتقادي از رسالة «حشر الاشياء» ملاصدرا
        مقصود  محمدي
        معاد [جسماني] يكي از اصول و ضروريات دين اسلام است و همة مسلمانان طبق نص صريح آياتي كه در كتاب آسماني آمده به روز رستاخيز ايمان دارند. از اين ميان حكماي اسلامي كوشش كرده‌اند اين اصل اعتقادي را با دلايل فلسفي نيز اثبات كنند. گرچه برخي از آنان مانند ابن‌سينا از اثبات جسمان چکیده کامل
        معاد [جسماني] يكي از اصول و ضروريات دين اسلام است و همة مسلمانان طبق نص صريح آياتي كه در كتاب آسماني آمده به روز رستاخيز ايمان دارند. از اين ميان حكماي اسلامي كوشش كرده‌اند اين اصل اعتقادي را با دلايل فلسفي نيز اثبات كنند. گرچه برخي از آنان مانند ابن‌سينا از اثبات جسمانيت معاد اظهار ناتواني كرده‌اند ولي ملاصدرا با استفاده از مباني و اصول فلسفي حكمت متعاليه ـ مانند اصالت وجود، حركت جوهري و تجرد خيال و ... ـ آنرا مدلّل نموده است. ملاصدرا نظرية خود دربارة معاد جسماني را علاوه بر اينكه در آثار مبسوط خود بيان كرده، يك رسالة تك نگاره‌يي نيز تحت عنوان «حشر الاشياء» در اينباره تأليف نموده است. مصحح محترم اين رساله برخي از اظهارات ملاصدرا را مورد مناقشه قرار داده كه بنظر بنده بدور از تحقيق است و اين مناقشات، در مقالة‌ حاضر مورد نقد قرار گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تأثير نظرية «حركت جوهري» بر انديشة كلامي ملاصدرا
        ‌مهدي  گنجور مجيد  ‌صادقي حسن‌آبادي محمد  ‌‌بيدهندي فروغ السادات رحيم پور
        يكي از مهمترين ابتكارات وجود شناختي ملاصدرا كه تأثير شگرفي بر انديشة فلسفي و كلامي او داشته است، نظرية حركت جوهري است. اكتشاف عظيم ملاصدرا در اين زمينه، اثبات ناآرامي و بيقراري در نهاد عالم و آدم و اثبات حركت و تحول دائمي در بنيان همة موجودات مادي است؛ انگاره‌يي كه عموم چکیده کامل
        يكي از مهمترين ابتكارات وجود شناختي ملاصدرا كه تأثير شگرفي بر انديشة فلسفي و كلامي او داشته است، نظرية حركت جوهري است. اكتشاف عظيم ملاصدرا در اين زمينه، اثبات ناآرامي و بيقراري در نهاد عالم و آدم و اثبات حركت و تحول دائمي در بنيان همة موجودات مادي است؛ انگاره‌يي كه عموم حكماي پيش‌صدرايي آن را امري نامعقول و امكان‌ناپذير ميدانستند. دامنة تأثيرگذاري اين نظريه بقدري وسيع است كه پس از چند قرن پژوهش، هنوز هم جاي واكاوي و تأمل در زواياي مختلف آن وجود دارد. اما آنچه تاكنون درباب دستاوردهاي حركت جوهري بيان شده، عموماً نتايج وجود شناختي و فلسفي بوده و كمتر به آثار و بركات اين اصل در ساحت كلامي ـ اعتقادي پرداخته شده است. ‌بهمين دليل، نوشتار حاضر با رويكردي مسئله ‌محور و با روش تحليلي و پژوهش كيفي، ضمن طرح دقيق مسئله و تقرير نظريه، با تأكيد بر ابتكاري بودن آن، به تحليل داده‌ها در راستاي بررسي تأثير اين انگاره بر انديشة كلامي ملاصدرا پرداخته است. بنابرين، يافته‌هاي اين پژوهش بر استنباط و تبيين مهمترين لوازم كلامي و اعتقادي حركت جوهري تمركز يافته است كه فهرستوار عبارتند از: خداشناسي و تبيين فقر دائمي مخلوقات به خدا، اثبات حدوث زماني عالم، تبيين عقلاني معاد جسماني، توجيه فلسفي آموزة تجسم اعمال، ابطال عقيدة تناسخ، نوآوري در تبيين ماهيت مرگ و تبيين عموميت حشر. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مقايسة ديدگاه علامه طباطبايي‌ و ملاصدرا دربارة معاد جسماني
        محسن  ايزدي
        در سنت حكمي ـ‌كلامي اسلامي، معاد جسماني يكي از غامضترين مسائل بوده است، بطوريكه فيلسوفان و متكلمان قبل از ملاصدرا يا از تبيين آن اظهار عجز ميكردند يا تبييني غير‌معقول يا غير‌مشروع ارائه ميدادند. بعد از آنكه ملاصدرا دربارة معاد جسماني تبييني معقول و منطبق با شرع ارائه كر چکیده کامل
        در سنت حكمي ـ‌كلامي اسلامي، معاد جسماني يكي از غامضترين مسائل بوده است، بطوريكه فيلسوفان و متكلمان قبل از ملاصدرا يا از تبيين آن اظهار عجز ميكردند يا تبييني غير‌معقول يا غير‌مشروع ارائه ميدادند. بعد از آنكه ملاصدرا دربارة معاد جسماني تبييني معقول و منطبق با شرع ارائه كرد بيشتر فيلسوفانِ متأخر، نظرية وي را پذيرفتند. گرچه برخي از صاحبنظران، كه تفسير او را منطبق با شرع نيافتند، با ديدگاه او مخالفت كرد‌ه‌اند. در اين ميان، علامه طباطبايي ـ‌‌كه از پيروان حكمت متعاليه است‌‌ـ دربارة كيفيت معاد جسماني با صراحت اظهار نظر نكرده است. بر همين اساس، عده‌يي او را مخالف معاد جسماني صدرايي و عده‌يي او را موافق آن ميدانند. بررسي هندسه معرفتي علامه طباطبائي گوياي اين حقيقت است كه وي معتقد به معاد جسماني مورد نظر ملاصدرا بوده است چراكه، اولاً مباني فلسفي، تفسيري و عرفاني علامه طباطبايي و ملاصدرا با هم منطبقند، ثانياً علامه مخالفتي با معاد جسماني مورد نظر ملاصدرا و موافقتي با معاد جسماني مورد نظر ديگران ابراز نكرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - جسم انگاري متكلمان اسلامي در ماسوي اللّه‌
        مهدي  قجاوند
        كـلام اسـلامي، ثمـرة تـلاش متكلمـان چنـد سـدة نخست تاريخ اسلام است. در ميان آموزه‌هاي اصلي كلام اسلامي، تجرد خداوند از يك طرف و جسم‌انگاري ماسواي او از سوي ديگر، از اهميت ويژه‌يي برخوردار است. اين رويكرد از معدود مباحثي است كه تقريباً بين همة فرق كلامي، بويژه در قرون او چکیده کامل
        كـلام اسـلامي، ثمـرة تـلاش متكلمـان چنـد سـدة نخست تاريخ اسلام است. در ميان آموزه‌هاي اصلي كلام اسلامي، تجرد خداوند از يك طرف و جسم‌انگاري ماسواي او از سوي ديگر، از اهميت ويژه‌يي برخوردار است. اين رويكرد از معدود مباحثي است كه تقريباً بين همة فرق كلامي، بويژه در قرون اولية هجري مشترك است؛ معتزله، اماميه، اشاعره و ديگر فرَق كلامي همه در اين عقيده اتفاق نظر دارند. اين اجماع، ريشه در جايگاه دين‌ورزي آنها دارد، چراكه معتقدند ورود بحث «تجرد» به ماسوي الله موجب سستي پايه‌هاي توحيد ميشود و اركان خداشناسي را تحت تأثير قرار ميدهد. از اينرو، متكلمان ماسوي الله را اموري جسماني (خواه جسم لطيف يا جسم كثيف) ميدانند و «مجرد» را حقيقتي كامل و بينياز مطلق معرفي ميكنند. اين نظريه، مبناي برخي از اصليترين آموزه‌هاي كلامي بوده است. نفي تشبيه و نفي عوالم غير مادي (مثل عالم عقول) از وجوه سلبي اين ديدگاه بشمار مي‌آيد و جسميّت ملائكه، حدوث عالم، فناي عالم و معاد جسماني، از وجوه ايجابي آن است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - زمان در آخرت از منظر صدر المتألهین
        هادی جعفری فروغ السادات رحيم پور
        توجه به ويژگيهاي جهان آخرت و مقايسه» آن با شرايط دنيوي، در بسياري از آثار ملاصدرا مشاهده ميشود و «زمان» يكي از آن ويژگيهاست. با اين پيشفرض پذيرفته شده در حكمت متعاليه كه معاد جسماني و وجود جسم اخروي امري ضروري است، اين پرسش مطرح ميشود كه آيا در آخرت نيز زمان وجود دارد؟ چکیده کامل
        توجه به ويژگيهاي جهان آخرت و مقايسه» آن با شرايط دنيوي، در بسياري از آثار ملاصدرا مشاهده ميشود و «زمان» يكي از آن ويژگيهاست. با اين پيشفرض پذيرفته شده در حكمت متعاليه كه معاد جسماني و وجود جسم اخروي امري ضروري است، اين پرسش مطرح ميشود كه آيا در آخرت نيز زمان وجود دارد؟ و در صورتيكه پاسخ مثبت باشد، كم و كيف آن و تفاوت و شباهتش با زمان دنيوي چيست؟ مقالة حاضر درصدد پاسخ دادن به چنين پرسشهايي دربارة زمان است و به اين نتيجه رسيده كه لازمة اعتقاد به معاد جسماني، وجود نحوه‌يي از زمان است كه متناسب با عالم آخرت و وجود جسماني آخرتي باشد. اين نحوه از وجود زمان، مرتبه‌يي كاملتر و شديدتر از وجود دنيوي زمان دارد و از ويژگيهاي مرتبة آخرتي، همچون نسبي بودن احساس گذر زمان، تأثير‌گذاري ميزان و مرتبة تجرد افراد در كندي يا سرعت سپري شدن وقت رخدادهاي اخروي، و تناسب ادراك گذر زمان با غلبة وجهة ملكي يا ملكوتي بر هر فرد (در طول حيات دنيوي) را برخوردار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - انسجام اصول فلسفی معاد شناختی ملاصدرا
        مرتضی حسین زاده سحر کاوندی محسن جاهد
        اثبات معاد جسماني بعنوان يكي از مسائل فلسفي، همواره در بين فيلسوفان اسلامي مورد توجه بوده است. ملاصدرا در نظام فلسفي خود با بكار گرفتن اصول معادشناختي، به اثبات جسمانيت معاد و نيز تبيين حالات بعد از معاد پرداخته است. كشف انسجام بين اصول معادشناختي و همچنين انسجام بين نت چکیده کامل
        اثبات معاد جسماني بعنوان يكي از مسائل فلسفي، همواره در بين فيلسوفان اسلامي مورد توجه بوده است. ملاصدرا در نظام فلسفي خود با بكار گرفتن اصول معادشناختي، به اثبات جسمانيت معاد و نيز تبيين حالات بعد از معاد پرداخته است. كشف انسجام بين اصول معادشناختي و همچنين انسجام بين نتايج آنها، به تبيين بهتر نظرية معاد جسماني ملاصدرا مي‌انجامد. اين پژوهش، با تمركز بر اصول معادشناختي و استخراج مباني آنها، به بررسي انسجام دروني و بيروني اين اصول و نتايج آنها پرداخته و اثبات ميكند كه اصول معادشناختي با يكديگر و نيز برخي از نتايج نسبت به هم، انسجامي قوي (رابطة ايجادي) دارند، گرچه برخي ديگر از نتايج نسبت به يكديگر داراي انسجامي ضعيفند. همچنين برخي از مباني كه در مسير اثبات معاد جسماني نقشي بنيادين دارند مانند اتحاد عاقل و معقول، جسمانيةالحدوث و روحانية البقا بودن نفس و بساطت وجود بصراحت جزو اصول اثباتي معاد ذكر نشده‌اند. عدم تفكيك اصول هستي‌شناختي و انسان‌شناختي و عدم رعايت تقدم و تأخر در چينش اصول نيز ميتواند از كاستيهاي مسير اثباتي اين نظرية مهم فلسفي، از سوي ملاصدرا بشمار آيد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تأثير اصول فلسفي معادشناختي صدرايي در ترميم نظريه‌هاي معاد جسماني
        مرتضی حسین زاده سحر کاوندی محسن جاهد
        معاد جسماني از ديرباز در ميان متكلمان و فيلسوفان اسلامي جزو مسائل بحث‌برانگيز بوده است. متكلمان بر اساس مباني و نوع نگاه خود به حقيقت انسان، معادي متفاوت با معاد فيلسوفان را به اثبات رسانده‌اند. در بين فيلسوفان، حكماي مشاء، مباني هستي‌شناختي و انسان‌شناختي خاصي را در جه چکیده کامل
        معاد جسماني از ديرباز در ميان متكلمان و فيلسوفان اسلامي جزو مسائل بحث‌برانگيز بوده است. متكلمان بر اساس مباني و نوع نگاه خود به حقيقت انسان، معادي متفاوت با معاد فيلسوفان را به اثبات رسانده‌اند. در بين فيلسوفان، حكماي مشاء، مباني هستي‌شناختي و انسان‌شناختي خاصي را در جهت تبيين معاد روحاني بكار برده و حكماي اشراق با توجه به آن مباني، معاد مثالي را نتيجه گرفته‌اند. ملاصدرا با استفاده از اصول معاد‌شناختي خاصي در نظام فلسفي خود، معاد جسماني ـ روحاني را تبيين ميكند. اين پژوهش نقش اصول معاد‌شناختي را در بازسازي نظريۀ معاد جسماني بررسي كرده و به اين نتيجه ميرسد كه عدم توفيق متكلمان و حكماي مشاء و اشراق در اثبات معاد جسماني ـ روحاني، ناشي از عدم دستيابي آنها به برخي از اصول معاد‌شناختي بوده و بهمين دليل بود كه معادِ اثبات شدة آنها، از سوي ملاصدرا پذيرفته نشد. متكلمان با عدم دستيابي به اصولي مانند «تشكيك وجود»، «نفس، عامل شيئيت انسان و بدن» و «تجرد نفس و قوة خيال»، معاد انسان و لذات و آلام او را در معاد، مادي دانسته‌اند. ابن‌سينا و شيخ اشراق نيز با عدم دستيابي به اصولي مانند «تجرد قوة خيال»، «آثار خارجي داشتن تصورات، خُلقيات و ملكات» و «ماهيتِ ابصار، اختراع صورتهاي مجردِ مشابه با صورتهاي خارجي توسط نفس» در اثبات معاد جسماني با مشكل مواجه شده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مقايسه‌ و داوري ميان آراء و مباني ملاصدرا و فخررازي در مسئلة معاد جسماني
        سید علی   رضی زاده سید عباس ذهبی
        فخررازي و ملاصدرا از معتقدان به معاد جسماني هستند، اما از دو منظر متفاوت. مقايسة آراء ايشان نشاندهندة وجود مشابهت در برخي مباني و اختلافات بنيادين در برخي ديگر است. خاستگاه اختلافات آنها در مباني فلسفي و بويژه بحث «اعاده» معدوم بعينة و «تجرد قوا» است. اثبات عقلي معاد جس چکیده کامل
        فخررازي و ملاصدرا از معتقدان به معاد جسماني هستند، اما از دو منظر متفاوت. مقايسة آراء ايشان نشاندهندة وجود مشابهت در برخي مباني و اختلافات بنيادين در برخي ديگر است. خاستگاه اختلافات آنها در مباني فلسفي و بويژه بحث «اعاده» معدوم بعينة و «تجرد قوا» است. اثبات عقلي معاد جسماني فخررازي، با اعتقاد به اينهماني آن با اعادة معدوم بعينه همراه است كه نتايج نادرستي مانند مادي‌شدن ابعاد مجرد نفس در معاد را در پي دارد. از سوي ديگر، برخلاف ادعاي فخررازي مبني بر عدم اعتقاد فيلسوفان به معاد جسماني، ملاصدرا نخستين‌بار در مقام يك فيلسوف، به اثبات فلسفي آن همت گمارد. اگرچه رويكرد فلسفي او موجب بروز انتقاداتي بر وي شد، اما همين رويكرد رمز مصونيت او از تكرار اشتباهات متكلمان، ازجمله فخررازي نيز بود. ملاصدرا با ردّ نظرية اعادة معدوم، به معاد جسماني اخروي معتقد بود نه معاد جسماني عنصري؛ بهمين دليل براي اعادة افعال شخص، ديگر احتياجي به نظرية متكلمان مبني بر «بازگشت اجزاء متفرق شده» انسان نداشت. از ديگر تفاوتهاي فخررازي و ملاصدرا، مسئلة تعدد و تجرد قواست. هر دو انديشمند به تجرد نفس معتقد بودند، با اين تفاوت كه فخررازي به عدم تعدد قواي نفساني باور داشت و سعي ميكرد اين آموزه را با اعتقاد به اعادة معدوم بعينه هماهنگ كند، اما در مقابل، ملاصدرا راه‌حل مسئلة معاد جسماني را همانند بسياري از مسائل ديگر، در طريق خاص معرفت نفس، بويژه تجرد خيال ميدانست. اين مقاله‌ ‌بدنبال تبيين و ارزيابي اختلافات مبنايي ايندو متفكر در مسئلة معاد جسماني است. پرونده مقاله